کد مطلب:75502 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:289

درک اصلی تغییر و تحول دائمی











آن حضرت نه تنها در گفته ی فوق بلكه در بیانات مختلف خواهانند كه با استناد به تاریخ اصل تغییر و تحول دائمی را تفهیم نمایند. اصلی كه بر همه چیز حاكمیت دارد.

«آیا در آثار پیشینیان چیزی نیست كه شما را (از راه خطا) آیا ندیدی كه گذشتگان شما باز نمی گردند و جانشین های آنان كه زنده هستند باقی نمی مانند؟ آیا اهل دنیا را نمی مانند؟ آیا اهل دنیا را نمی بینید كه روز را به شب رسانده، شب را صبح می نمایند، یكی مرده است كه بر او می گریند، دیگری بیمار است و...»[1] در ابتدای این سخن آمده است كه:

«پس به عزت و ارجمندی دنیا دل نبندید، به زیور و نعمتهای آن فریفته نشوید، از سختی و رنج آن فغان نكنید، زیرا عزت در دنیا و تفاخر به آن از میان می رود و زیور

[صفحه 47]

و نعمت آن فانی می گردد، سختی و رنج آن تمام می شود و هر مدت و زمانی پایان دارد...»[2].

ملاحظه می گردد كه آن حضرت برای تفهیم اصل تغییر دائمی، احساس فناپذیری دنیا، جلوگیری از زرپرستی و تفاخرات بیهوده، اینگونه از تاریخ استفاده می نمایند.


صفحه 47.








    1. «اولیس لكم فی اثار الاولین مزدجر؟ و فی ابائكم الماضین تبصره و معتبر ان كنتم تعقلون؟! اولم تروا الی الماضین منكم لا یرجعون؟ و الی الخلف الباقین لا یبقون؟ اولستم ترون اهل الدنیا یمسون و یصبحون علی احوال شتی: فمیت یبكی و اخر یعزی و صریع مبتلی،...» (از خطبه ی 98).
    2. «فلا تنافسوا فی عز الدنیا و فخرها و ال تعجبوا بزینتها و نعیمها و لا تجزعوا من ضرائها و بوسها، فان عزها و فخرها الی انقطاع و ان زینتها و نعیمها الی زوال و ضراءها و بوسها الی نفاد و كل مده فیها الی انتهاء و كل حی فیها الی فناء». (از خطبه ی 98).